گـــاهـ نوشتـــ های خیس ِ یکــ مُردهـ

در پـــاورقی ِ لحظه هـــا ٬ ساده بگویــــم . . هیـــچ ندارم کـــ ه بگــویـــم !

گـــاهـ نوشتـــ های خیس ِ یکــ مُردهـ

در پـــاورقی ِ لحظه هـــا ٬ ساده بگویــــم . . هیـــچ ندارم کـــ ه بگــویـــم !

صدای تپش ِ قلبت


دلم هوای تورا داره ، بی بهانه گفتم صدای قدم هایت از دور می آید !! روزی اینجا خواهم نوشت -: صدای تپش های قلبت گوشم را نوازش میدهد !

یلدا

 

امشب یلدا دست هایم را مثل هر سال گرفت .. هرچند دست ِ دیگرش جای خالی ِ دستان ِ تو بود ..  

مرگ ِ قـلـم

 

× ایـن روزهـا قـلـمـت هـم رنـگ ِ مـرگ بـه خـود گـرفـتـه سـت 

 

قدم های تو

 

× صـدای قـدم هـایـت از آن دور دسـت هـا مـی آیـد 

 

رویاهایم ..

 

× در رویـاهـایـم ، در کـنـارت آرامـش دارم ، مـن هـم بـا رویـاهـایـم خـوش هـسـتـم دیـگـر  

 

روز های متفاوت

 

روز های عجیبی ست .. از آن روز های پر دغدغه و بی تفاوت دخترکی به ادم های اطرافش .. دخترکی که در برابر ِ دیگران نگاهی پر از سکوت تحویل میدهد .. چه روز هائی ست ! دخترک خودش هم متعجب است 

هر سال ُ امسال !

 

هر سال کنارم بودی ُ با هم جشن میگرفتیم ، اما امسال نه تو هستی .. نه جانشینات  

 

گم شده ی من

 

گم شده ای در پیچ ُ تاب ِ افکارم ..